Best Actor
Best Actor Sam Derakhshani
درباره وبلاگ


sam and assal
آخرین مطالب
نويسندگان

 

 

 

سام درخشانی بازیگری را با روند عجیبی شروع کرد. بعد از تله‌فیلم« طلسم طلایی» در سریال« شب‌زدگان» بازی کرد و هنوز چهره‌اش دیده و شناخته نشده بود که در سریال« خانه پدری» با گریمی سنگین و چهره‌ای که شباهتی به خودش نداشت ظاهر شد اما بعد از آن بازی در نقش یک بیمار شیزوفرن باعث شد مورد توجه قرار بگیردسام درخشانی را طی سال‌های اخیر در سریال‌های متفاوتی دیده‌ایم؛ از آثار تاریخی و ملودرام که بیش از همه آنها در« نابرده‌رنج» به کارگردانی علیرضا بذرافشان دیده شد و بعد از آن در سریال « پژمان» و در نقش وحید که این روزها از شبکه سه پخش می‌شود. درخشانی طی این سال‌ها نه‌تنها در نقش‌های متفاوتی ظاهر شده بلکه خودش هم به لحاظ ظاهری بسیار تغییر کرده است. او از مرد تکیده و لاغر سریال« با من بمان» به وحید خوش‌خوراک در پژمان رسیده است. تجربه نشان داده وقتی لاغر است، چهره‌اش برای نقش‌های خاص و منفی مناسب‌تر است، وقتی در وزن متعادل قرار دارد برای بازی در نقش‌های جدی و خاکستری خوب است و اضافه وزن هم به او کمک زیادی می‌کند تا نقش کمدی را بخوبی ایفا کند.

شما در سریال دارا و ندار و تا حدودی در نابرده رنج، طنز را تجربه کرده بودید اما بازی در سریال پژمان کاری متفاوت و حتی خطرناک بود. نترسیدید که در یک نقش تا این حد طنز ظاهر شوید؟

پژمان اولین سریال طنزی است که بازی کرده‌ام. دارا و ندار قرار نبود طنز باشد و بخصوص نقشی که من به عهده داشتم باید جدی بازی می‌شد اما سرصحنه اتفاقات دیگری رخ داد و باعث شد احساس خوبی نداشته باشم. سریال نابرده‌ رنج هم اصلا طنز نبود و صرفا موقعیت‌های کمیک داشت اما در سریال پژمان از همان ابتدا می‌دانستم با سریال طنز روبه‌رو هستم و قرار است نقشی به عهده داشته باشم که طناز است. پذیرفتن این نقش برایم نگران‌کننده نبود چون از قبل با آثار پیمان و مهراب قاسمخانی آشنایی داشتم و از روز اول می‌دانستم قرار است چه بکنم. سعی کردم در اجرای این نقش غلو نکنم، حرکات و رفتارهای وحید را کنترل شده ارائه کنم و در بسیاری از صحنه‌ها که احساس می‌کردم حضورم چندان مفید نیست، از کارگردان می‌خواستم مرا حذف کند. همه تلاشم را به کار بردم که در مرز باریک طنازی و لودگی گرفتار نشوم. ممکن است گاهی روی لبه تیغ حرکت کرده باشم اما همه تلاشم این بود که سقوط نکنم.

نگران نبودید که برای همیشه به بازیگر آثار طنز تبدیل شوید، بخصوص از این بابت که آثار سروش صحت گاهی سرنوشت بازیگران را عوض می‌کند؟

این من هستم که انتخاب می‌کنم چه بازیگری باشم. کسی نمی‌تواند چیزی را به من تحمیل کند.

درست است، اما بسیاری از بازیگران بعد از دیده شدن در یک نقش، دیگر هیچ پیشنهاد متفاوتی ندارند.

واقعا این طور نیست. در رد حرف شما باید بگویم الآن در حال بازی در سریالی به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده هستم. یکی از دلایلم برای پذیرفتن نقش این بود که از وسوسه بازی در سریال‌های طنز در امان بمانم. می‌دانستم قرار است سریال پژمان مهرماه از تلویزیون پخش شود و احتمالا پیشنهادهایی برای بازی در آثار طنز بخصوص طنزهای سطحی و بی‌محتوا خواهم داشت. من بازی در کار آقای سهیلی‌زاده را پذیرفتم تا حداقل چند ماه درگیر یک کار جدی باشم و جالب است که تا به حال هیچ کار طنزی از نوع فاخر یا سطحی به من پیشنهاد نشده است.

به نظر می‌رسد اضافه وزنتان هم به ایفای نقش وحید حسابی کمک کرده است.

به خواست پیمان قاسمخانی و برای این نقش وزن اضافه کردم. او همان روز اولی که مرا دید، گفت این شخصیت باید شکمش برجسته باشد چون وحید آدم بی‌خیالی است .او به من گفت باید وزنت را اضافه کنی و شکمت بزرگ شود چون وحید یک آدم بی‌عار است که هیچ چیز برایش اهمیت ندارد. من هم استقبال کردم چون عاشق غذا خوردن هستم و با این مجوز می‌توانستم با خیال راحت هر چه می‌خواهم بخورم. در طول کار هم سفارش کرده بود حسابی به من برسند. این شد که حدود ۹ کیلو وزن اضافه کردم. خوشبختانه بعد از تمام شدن سریال ، حدود شش کیلو وزن کم کرده‌ام و بزودی به وزن قبلی برمی‌گردم.

وزن کمتر باعث می‌شود چهره‌تان برای نقش‌های جدی، خاص و حتی منفی مناسب باشد، مثل زمانی که در سریال با من بمان بازی کردید. تفاوت وزنتان با آن زمان چقدر است؟

الان تقریبا به وزن آن موقع نزدیک شده‌ام و اگر چهار کیلو از وزنم را کم کنم، برمی‌گردم به شرایطی که در سریال با من بمان داشتم. اتفاقا در سریال آقای سهیلی‌زاده، نقشی بسیار متفاوت با آنچه تا به حال از من دیده‌اید، ارائه کرده‌ام؛ یک شخصیت خاص که من، هم جوانی‌های او را بازی می‌کنم و هم ۲۰ سال بعدش را یعنی زمانی که پسر بزرگی دارد. در این سریال سیاوش خیرابی نقش پسرم را بازی می‌کند.

نقش‌های متنوعی تا امروز بازی کرده‌اید؛ از یک بیمار شیزوفرن گرفته تا نقش پلیس، خلافکار و نقش‌تاریخی اما در سریال پژمان بیشتر از همه اینها دیده شده‌اید. فکر می‌کنید چرا وحید اینقدر مورد توجه قرار گرفته است؟

به نظرم این جوری نیست. مگر سریال خانه پدری دیده نشد؟ یا سریال با من بمان یا نابرده رنج یا... البته در نظر بگیرید که مردم سریال‌های طنز را بیشتر دوست دارند و واکنش بیشتری به آن نشان می‌دهند. مثلا قبلا وقتی می‌رفتم رستوران، کسانی که مرا می‌شناختند با تکان سر و لبخند از راه دور با من ارتباط می‌گرفتند اما بازی در یک نقش طنز باعث می‌شود، سر میزم بیایند و سر صحبت و شوخی را باز کنند.

نقش‌های طنز صمیمیتی بین بازیگر و مخاطبان ایجاد می‌کند که باعث می‌شود مردم احساساتشان را راحت‌تر بروز بدهند. فکر می‌کنم این طوری است وگرنه سریال نابرده رنج مگر کم دیده شد؟ واکنش‌هایی که بعد از سریال پژمان دریافت می‌کنم دقیقا مانند همان واکنش‌هایی است که بعد از نابرده‌رنج می‌گرفتم.

انگار خیلی هم اهل وسوسه شدن نیستید چون به دلیل نوع واکنش‌های مردم بعید نبود در گونه طنز ماندگار شوید؟!

فقط این برایم مهم است که یک نقش خوب در یک اثر خوب به من پیشنهاد شود. اهمیتی ندارد که این نقش طنز است یا جدی، پلیسی است یا جنایی یا تخیلی. من راه خودم را می‌روم و مخاطب برایم تعیین نمی‌کند کجا و در چه کاری بازی کنم چون دغدغه اصلی من بازیگری است و فکر می‌کنم به اندازه‌ کافی، دیده و شناخته شده‌ام. برایم فرقی نمی‌کند در تلویزیون بازی کنم یا تئاتر یا سینما. برایم اهمیتی ندارد بازیگر نقش طنز باشم یا جدی و فقط دوست دارم نقش‌های متنوعی بازی کنم. خدا را شکر این اتفاق برایم می‌افتد و آرام‌آرام طبق برنامه‌ پیش می‌روم. برای خودم برنامه‌ریزی کرده‌ام و همیشه گفته‌ام که چند سال زمان می‌خواهم تا تجربه‌های مختلف کسب کنم و به جایگاه قابل قبول برای خودم برسم.

روز اولی که وارد بازیگری در سریال شدم، خیلی‌ها گفتند به واسطه رنگ چشم و چهره‌اش بازیگر شده و نمی‌تواند این حرفه را ادامه بدهد. هر نقشی بازی کردم همین دوستان گفتند این بار شانس آورده و از دستش در رفته، ببینیم نقش بعدی را چطور بازی می‌کند اما من با همه این حرف‌ها کار خودم را کردم و می‌خواهم ببینم بالاخره این دوستان کی می‌پذیرند که من بازیگرم.

منظورتان از دوستان دقیقا چه کسانی است؟

همیشه عده‌ای هستند که منفی‌بافی می‌کنند و خودشان هم نمی‌دانند چه می‌خواهند و اگر بهترین کار دنیا را ارائه کنید، باز اعتراض و گله دارند یا حتی اگر فیلمی جایزه اسکار را هم ببرد، حاضر نیستند خوبی‌هایش را ببینند. از نظر این آدم‌ها همه موفقیت‌ها یا شانسی است یا نتیجه تصمیمات پشت‌پرده.

مثلا سریال پژمان این همه مورد توجه قرار گرفته و بعضی از همین آدم‌ها می‌گویند اصلا خوب نیست، مزخرف است، نمی‌شود آن را نگاه کرد. من نمی‌دانم اینها از یک اثر چه می‌خواهند؟ مگر یک سریال طنز وظیفه‌اش جز این است که مردم را بخنداند؟ خب دارد می‌خنداند. من خودم که یکی از نقش‌های این سریال را بازی کرده‌ام، غش‌غش به آن می‌خندم. چند روز پیش توی خیابان بودم، سریال شروع شد. زدم کنار و داشتم تماشا می‌کردم و طوری می‌خندیدم که اگر کسی مرا می‌دید، فکر می‌کرد دیوانه‌ شده‌ام!

خوبی ماجرا این است که در مقابل این افراد، همیشه هستند کسانی که بسیار همراهند و انرژی می‌دهند. من ضمن این‌که از همه دوستانی که به من و این سریال لطف داشتند تشکر می‌کنم؛ یک تشکر ویژه دارم از استاد عزیز و الگوی بازیگری‌ام آقای پرستویی که با من تماس گرفتند، درباره بازی‌هایم با هم حرف زدیم، مرا راهنمایی کردند تا مسیر درست بازیگری را پیدا کنم. البته آقای پرستویی بارها مرا مورد لطف قرار داده بودند اما این بار محبتشان برای من بسیار ارزنده بود.

شنیده‌ایم قبل از این سریال با پژمان جمشیدی دوست بودید. درست است؟

بله. من و پژمان بیشتر از شش سال است که با هم دوست هستیم.

اگر اشتباه نکنم، شما فوتبال بازی می‌کردید و در تیم امید استقلال هم حضور داشتید. هنوز استقلالی هستید؟

بله هنوز هم استقلالی هستم.

با این اوصاف چطور با پژمان دوست شده‌اید؟!

دوستی دنیای دیگری دارد. بازیکنان استقلال و پرسپولیس هم با هم دوست هستند. اصلا به خاطر این‌که من استقلالی هستم و پژمان پرسپولیسی، از با هم بودن بیشتر لذت می‌بریم. کل‌کل کردن ، شیرینی رفاقت ماست.

خیلی معلوم نیست وحید پرسپولیسی است یا استقلالی.

بله، همین طور است. اول قرار بود در یکی دو مورد نشانه‌هایی ببینیم، مبنی بر این‌که وحید استقلالی است اما من خواهش کردم این موارد نباشد و ما ماجراهای وحید را جدا از قرمز یا آبی بودن پیش ببریم. خوشبختانه استقبال شد و همین اتفاق هم افتاد.

قسمت‌های اول سریال پژمان با سریال ماتادور همزمان شده بود. از این تجربه چه حسی داشتید؟

حتما می‌دانید که قرار نبود این دو سریال همزمان پخش شود. ماتادور سال گذشته ساخته شد و قرار بود همان موقع پخش شود. پژمان قرار بود عید نوروز پخش شود، بعد ماه رمضان برای پخش آن در نظر گرفته شد و در نهایت مهرماه پخش شد و همزمان شد با نمایش ماتادور.

از نظر من اتفاق خوبی نبود، هرچند برخی مخاطبان تلویزیون دوست داشتند و وقتی مرا می‌دیدند از این بابت ابراز خوشحالی می‌کردند که همزمان دو نقش متفاوت می‌دیدند.

چرا دوست نداشتید چنین اتفاقی بیفتد؟

برای این‌که اگر دو سریال با فاصله زمانی از هم پخش می‌شد، بهتر بود تا این‌که در یک مقطع کوتاه پخش و تمام شود. در چنین شرایطی ممکن است بعد از دو کار همزمان خلأئی ایجاد شود و بازیگر تا مدتی دیده نشود.

آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها